اصطلاحات روزمره انگلیسی (با ترجمه)

As you make your bed so you must lie on it
آش کشک خالته

there you go again?
باز که شروع کردی؟

good jab/great jab/well done
خسته نباشید /کارتان خوب بود

Better to say there it is than it was
داشتم داشتم حساب نیست دارم دارم حساب است

A penny saved is apenny earned
قطره قطره جمح گردد وانگهی دریا شود
betwean tow stools one falls to the ground
با یک دست دوتا هندوانه نمشه برداشت
?My foot
چه مزخرفاتی؟
To read sb's thought
فگر کسی را خواندن

wishy washy
دست وپا چلفتی
mark my word
یک روز خودت می فهمی/یادت باشه
heavy make up
هفت قلم آرایش
Ok now give
خب بنال بینیم

Don't take long
طولش نده
To step into sb's shoes
پا تو کفش کسی کردن
let go of me
ولم کن
Don't beat around the bush
برو سر اصل جمله

This is out of my hand's
از عهده ی من خارج است
My GOD damn his
خدا رحمت کند
it's matter of sing of swim
مسئله مرگ و زندگی است
I see
که اینطور

Are you into smoke?
اهل دود هستی؟
Our eyes met
چشمانمان بهم افتاد
Come off your high horse
پیاده شو با هم بریم
like fun
تو گقتی و من باور کردم

Don't pick on me
سر به سر من نذار
To be between the devil the deep blue see
نه پیش دارد نه راه پس
Finger a thing
با چیزی ور رفتن

Calk and chees
آسمون ریسمون بافتن

Panking call
مزاحم تلفنی
To speak elaborately
با آب و تاب تعریف کردن
Thick skull
کله پوک
He put me to shame
آبروی مرا برد
Bad is never cheap
هیچ ارزانی بی علت نیست

It was heaven
محشر بود
This is the limit
دیگز شورش درامده
with open arms
با آغوش باز
Be a dirty mouth
بد دهان بودن
That's good fun
قصه قشنگیه

suck up to sb 's
چاپلوس بودن
Carry water to sleve
آب در هاون کوبیدن
Sudenly he showed up
ناگهان سروکله اش پیدا شد
Hang him
گور پدرش
To bring down the horse
سنگ تمام گذاشتن

تعداد بازدید 1926 اصطلاحات روزمره انگلیسی (با ترجمه)
نویسنده	پیام